دوشنبه ۱۰ اردیبهشت ۰۳

افراد موفق كه در آغاز شكست خورده اند

داستان شكست افراد موفق؛ بايد خواند، بايد ياد گرفت

در اين مقاله، از زندگي افراد موفق مي‌خوانيد، اما از بخش تاريكش؛ يعني بخشي كه هنوز زندگي روي خوشش را به آنها نشان نداده بوده است. قبل از اينكه به‌سراغ داستان‌ها برويم، از شما دعوت مي‌كنيم كه به گفته نويسنده آمريكايي، آلبرت هابارد (Elbert Hubbard) نگاهي داشته باشيد:

شكست فقط يعني دست از تلاش برداشتن.

حق با هابارد است. فقط زماني مي‌توانيم خود را شكست‌خورده بناميم كه دست از تلاش برداريم. توقف تلاش يعني تسليم‌شدن در مقابل نااميدي. نبايد اجازه دهيم انگيزه و اميد از دست‌هايمان پَر بزنند و بروند.

حالا اين شما و اين داستان شكست ۱۵ فردي كه اكنون جزو موفق‌ترين افراد تاريخ شناخته مي‌شوند:

۱. سر جيمز دايسون (Sir James Dyson)

جيمز دايسون مخترع جاروبرقي بدون كيسه

سر جيمز دايسون را مي‌شناسيد؟‌ (سِر لقبي تشريفاتي در بريتانياست كه به آدم‌هاي مهم داده مي‌شود.) فكر نمي‌كنيم اين اسم به گوشتان آشنا باشد. دايسون كارآفرين و مخترعي است كه قبل از توليد و راه‌اندازي جاروبرقي‌هاي بي‌كيسه، سال‌ها زحمت و شكست را در مسير پيروزي تجربه كرد. ۱۵ سال طول كشيد تا سر جيمز بتواند با توليد اختراعش به ثروتي به ارزش ۴٫۵ميليارد دلار برسد.

اين مخترع پرتلاش سال‌ها روي نمونه محصول آزمايشي خود كار كرد و در نهايت به موفقيتي بزرگ رسيد. بيشتر آدم‌ها بعد از تجربه شكست، در نخستين گام‌هاي مسيرشان تسليم مي‌شوند؛ اما سر جيمز دايسون اين‌طور نبود و همين باعث شد كه حالا نامش را در ميان موفق‌ترين‌ها بخوانيد.

زندگي كوهي از مشكلات قابل‌حل است و من از آن لذت مي‌برم.

ــ سر جيمز دايسون

۲. استيون اسپيلبرگ (Steven Spielberg)

استيون اسپيلبرگ كارگردان مطرح آمريكايي

استيون اسپيلبرگ. بله! تعجب نكنيد. يكي از معروف‌ترين كارگردان‌هاي دنيا و خالق آثاري مانند «فهرست شيندلر» و «نجات سرباز رايان» هم قبل از شهرت و موفقيت، طعم تلخ شكست را چشيده است. دانشكده هنرهاي سينمايي دانشگاه كاليفرنياي جنوبي دو مرتبه استيونِ جوان را رد كرد و نپذيرفت؛ اما او تسليم نشد.

بعدها زماني‌كه اين كارگردان ۳ جايزه اسكار را از آن خود كرد و ميلياردها دلار درآمد از توليد فيلم‌هاي جذابش كسب كرد، در آن دانشكده برايش ساختماني ساختند و به‌افتخار او نامش را ساختمان استيون اسپيلبرگ گذاشتند. جذاب نيست؟ تلاش و شوق فرديِ اسپيلبرگ در مسير خواسته‌هايش باعث شد كه حتي معادلات ذهني كساني كه او را شايسته تحصيل در دانشكده‌شان نمي‌دانستند هم به‌كلي به هم بريزد. به اين مي‌گويند همت و اراده.

به تمام كارنامه هنري‌ام افتخار مي‌كنم: شكست‌ها و موفقيت‌هايم.

ــ استيون اسپيلبرگ

۳. توماس اديسون (Thomas Edison)

توماس اديسون مخترع لامپ

«توماس ابله‌تر از آن است كه چيزي بياموزد.» اين را ما نمي‌گوييم، آموزگاران اديسون در كودكي‌اش اين جملات را به مادر توماس كوچك گفته‌اند. مخترع لامپ و بيش از هزار اختراع رنگارنگ ديگر هم در مقطعي از زندگي‌اش در بن‌بست‌هاي تاريكي اسير شده بوده و اين به‌شدت اميدبخش است. نه به‌خاطر اينكه ما با اديسون دشمني داريم، به‌خاطر اينكه با مرور زندگي افرادي مانند اديسون بزرگ متوجه مي‌شويم كه شكست براي همه هست و از دل تجربه‌هاي تلخش مي‌توان نكات آموزنده فراواني بيرون كشيد.

به نظرتان معلم‌هاي اديسون اشتباه كرده‌اند يا اديسون در مقاطع بعدي زندگي‌اش تغيير كرده است؟ تلاش‌هاي مادرش به او در شكوفايي كمك كرده است؟ نظرتان چيست؟

من هيچ‌كاري را اتفاقي انجام نداده‌ام. اختراعاتم هم اين‌چنين نيستند و همگي نتيجه تلاش و كارند.

ــ توماس اديسون

۴. والت ديزني (Walt Disney)

والت ديزني

تصور كودكي‌تان بدون والت ديزني و شاهكارهايش ممكن است؟ نه نيست. البته چنين چيزي شدني نبود، اگر… ، اگر والت ديزني به گفته‌هاي سردبير روزنامه محل كارش توجه مي‌كرد. مي‌دانيد او به والت چه گفته بود؟ سردبير اعتقاد داشت كه والت ديزني قدرت تخيل كافي ندارد و ايده‌هايش چندان جالب نيستند!

والت ديزني خلاق با قدرت تخيل فوق‌العاده‌اش به حرف‌هاي سردبير گوش نكرد. او رؤياسازي بزرگ شد كه دنياي خود و افراد متعددي در دنيا را دگرگون كرد.

به‌نظرم تجربه شكستي سخت در جواني مهم است؛ چون اين شكست شما را متوجه مي‌كند كه در شرايط سخت چه‌چيزهايي اتفاق مي‌افتند. به‌خاطر شكست‌هايي كه داشتم، هيچ‌گاه در زندگي در آستانه فروپاشي‌ها و شكست‌هاي ديگر نترسيدم. من هيچ‌وقت نترسيدم.

ــ والت ديزني

والت ديزني حرف جالبي مي‌زند؛ چيزي شبيه بالاتر از سياهي كه رنگي نيست. او با تجربه‌هاي شكست زودهنگام در زندگي، ناكامي را ياد گرفت و ديگر براي روزهاي سخت بعدي زندگي آماده بود.

۵. آلبرت انيشتين (Albert Einstein)

آلبرت انيشتين فيزيكدان بزرگ

نام انيشتين هم‌معنا با تيزهوشي است؛ اما خودش تا ساليان طولاني در دسته آدم‌هاي باهوش قرار نمي‌گرفته است. او حرف‌زدن را در سن ۴سالگي شروع كرد و نوشتن را دير ياد گرفت. به نظر مي‌رسيد آلبرت كوچك از هوش بهره چنداني نبرده بوده؛ اما نظريه‌هايش دنياي فيزيك را دگرگون كرد و جايزه نوبل برايش به همراه داشت.

آلبرت در دوران جواني هم طعم شكست را مزه كرده است. او در ورود بي‌دردسر به دانشگاه پلي‌تكنيك زوريخ مشكل داشت و كمي طول كشيد تا بالاخره وارد اين دانشگاه شد. منتها انيشتين هم تسليم نشد و آن‌قدر در راه فيزيك تلاش كرد تا در نهايت، نتايج شگفت‌انگيزش زندگي خود و تمام دنيا را تغيير داد.

تا كنون نظري ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در رویا بلاگ ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.